ورود
المواضيع الأخيرة
جستجو
اطلاعات موردنیاز
سلام:
1-دوستان من این سایت کاملا ایرانی بوده واگردربعضی ازقسمتهاازکلمات عربی استفاده شده بخاطراین است که سایت مادرسایتی عربی است وقالبی فارسی ترازاین پیدانکردم.منراببخشید.وبرای فعال کردن چت باکستان کافیست روی کلمه وروددرسمت چپ چت باکس کلیک کنیدوبادروستان دیگرارتباط برقرارکنید.
2-دوستان من این یک فروم است,وفروم یعنی اینکه یک نفرسوال میکندوبقیه جواب میدهند.نه اینکه همه سوال کنندویک نفرجوابگوباشد.
دوستان خوبم اگرسوالی دارند,دربخش مربوط به سوالشان مطرح کنندتادراسرع وقت پاسخ سوالشان رادریافت نمایند.
3-ازدوستانی که مایل به همکاری درتالارهاویابخشهای مختلف سایت هستند,میتوانندازطریق پیام خصوصی باآدمین سایت درخواست خودشان رامطرح کنندتاابزارمدیریت آن قسمت دراختیارشان قرارگیرد.
امیدوارم لحظات مفیدومفرحی رادرانجمن بگذرانید.موفق باشیددوستانكساني كه Online هستند
در مجموع 300 كاربر Online ميباشد :: 0 كاربر ثبت نام شده، 0 كاربر مخفي و 300 مهمان :: 1 روبوت الفهرسة في محركات البحثهيچ كدام
بيشترين آمار حضور كاربران در سايت برابر 482 و در تاريخ الإثنين نوفمبر 25, 2024 11:22 am بوده است.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
صفحه 1 از 1
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
كيهان
«اين تير و آن كماندار!» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن ميخوانيد:
ديروز
آقاي دكتر احمدي نژاد بعد از يك غيبت 11 روزه كه از ايشان انتظار نمي رفت
و تعجب همراه با تاسف دوستان واقعي رئيس جمهور محترم را در پي داشت، به
دفتر كار خود بازگشت و با اين اقدام- هرچند ديرهنگام- خويش، خواب خوش
دشمنان بيروني و دنبالههاي داخلي آنها را به كابوس تبديل كرد. در فاصله 11
روز گذشته آنچه در ميان مردم ديده مي شد، نگراني توام با دلخوري از رئيس
جمهوري بود كه با اعتقاد به پيروي بي چون و چراي ايشان از رهبر و مقتداي
خويش انتخاب كرده بودند و او نيز در خدمت به خلق خدا و ايستادگي در مقابل
باج خواه نظام سلطه جهاني، سنگ تمام گذاشته بود و اكنون در پي ماجراي اخير،
دلشوره داشتند كه مبادا در گزينش خود به خطا رفته باشند!
در ديگر
سوي اين ميدان، دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب و دنبالههاي حقير و شكست
خورده آنها ايستاده بودند كه با توهم حاكميت دوگانه، آرزوي بيش از سه دهه
بر زمين مانده خود را - دستكم به ظاهر- برآورده شده تلقي مي كردند و با
ذوق زدگي- يا تظاهر به ذوق زدگي- اين «آرزو» را به «خبر» تبديل كرده و به
شيپور فريب و پر سر و صداي خود سپرده بودند.
و اما، در اين ميان
گروه ديگري نيز بودند كه ماجراي پلشت اخير را خود آفريده بودند و يا در
پيدايش آن نقش برجسته و پررنگي داشتند. اين جماعت كه با استناد به مواضع و
عملكرد چند ساله شان در ميان مردم و نزد دوستداران واقعي رئيس جمهور محترم،
«جريان انحرافي» نام گرفتهاند، طي 11 روز گذشته، به گواه آنچه بر زبان و
قلم آوردهاند، نه دغدغه نظام را داشتند و نه سرنوشت رئيس جمهوري كه لاف
دوستي و نزديكي با او را مي زدند برايشان اهميت داشت! آنها فقط نگران خود
بودند. در اين گزاره ها- كهاندكي از بسيارهاست- همه روزه از سوي گروه
انحرافي و به صورت پيامك براي اين و آن ارسالمي شد، دقت كنيد؛ «باند قدرت و
ثروت، آقاي مشايي را هدف حمله و هجوم ناجوانمردانه خود قرار دادهاند» !
«مخالفان ولايت فقيه به احمدي نژاد و آقاي مشايي هجوم آوردهاند» !
و...
اعضاي جريان انحرافي توضيح نمي دادند؛ كسي كه 18 پست حساس دولتي و هزاران
ميليارد تومان پول بي حساب و كتاب را در اختيار خود دارد و بدون احساس
نياز به پاسخگويي در برابر قانون، دست به هر كاري كه مايل باشد مي زند و
مبالغ نجومي از بيت المال را هرجا كه بخواهد هزينهمي كند و... صاحب ثروت و
قدرت است، يا آن بسيجي پاكباخته و ته دست كه تاراج بيت المال و حضور
غريبهها در كانونهاي حساس نظام را بر نمي تابد و عليه گروه منحرف خروش بر
مي دارد؟!...
خوشبختانه رئيس جمهور محترم، همانگونه كه از ايشان
انتظار مي رفت با حضور ديروز خود در رياست جمهوري و شركت در جلسه هفتگي
هيئت دولت، از يكسو، به دلشوره و نگراني مردم كه بي علت نبود، پايان داد و
ان شاءالله در ادامه مسير رگههاي باريك احتمالي از تكرار رخداد پلشت ياد
شده را نيز محو خواهد كرد و از سوي ديگر، خواب خوش دشمنان بيروني و
دنبالههاي حقير و بارها شكست خورده داخلي آنها را نه فقط آشفته، كه به
كابوس تبديل كرد و مي ماند جريان انحرافي كه اميد است رئيس جمهور محترم و
مردمي، توصيه دلسوزانه دوستان واقعي خويش را ناديده نگيرد و از كنار دغدغه
آنان كه نشان دادهاند، نه سوداي سود دارند و نه غم بود و نبود، آسان عبور
نفرمايند.
و اما، در اين وجيزه، سخن ديگري نيز در ميان است كه مي
تواند و بايد براي همگان درس آموز و عبرت انگيز باشد و آن، اين كه تقريبا،
بلافاصله پس از انتشار خبر ابقاي وزير اطلاعات از سوي رهبر معظم انقلاب كه
با استقبال چنداني از سوي آقاي رئيس جمهور روبرو نشده بود- و يا اينگونه
تبليغ شده بود- تمامي دشمنان بيروني با بهره گيري از ماشين عظيم و پردامنه
تبليغاتي و رسانهاي خود به تقدير و تمجيد از آقاي احمدي نژاد پرداختند و
در حمايت و قدرداني! از ايشان كمترين ترديدي به خود راه ندادند. چرا... ؟!
اين حاميان تازه به ميدان آمده! دقيقا همان قدرتهاي استكباري و دشمنان
تابلوداري بودند كه تا چند روز قبل تمامي محافل خبري، سياسي خود را با
اختصاص هزينههاي كلان و نجومي عليه ايشان به كار گرفته بودند و از هيچ
تهمت و افتراء و بدگويي و ناسزايي به آقاي احمدي نژاد دريغ نمي كردند. آيا
غير از اين است؟! بنابراين، پاي اين پرسش منطقي در ميان است كه چرخش يكصد و
هشتاد درجهاي مورد اشاره از كدام نقطه آغاز شده و در كجا ريشه داشته است؟
پاسخ
اين سؤال نه پيچيده است كه براي فهم آن به اذهان ژرف انديش نيازي باشد و
نه پنهان و رازآلود است كه بدون دسترسي به اخبار و گزارشهاي سري و طبقه
بندي شده قابل درك نباشد. اين چرخش يكصد و هشتاد درجهاي دقيقا هنگامي آغاز
شد كه دشمن احساس كرد- و يا در اين توهم افتاد- كه آقاي احمدي نژاد، حكم و
توصيه رهبر معظم انقلاب را ناديده گرفته و از تن دادن به آن خودداري كرده
است! به بيان ديگر، دشمن احساس كرد آرزوي ديرينه اش كه سه دهه برزمين مانده
بود، يعني «حاكميت دوگانه» تحقق يافته و يا نشانههاي آغاز آن ديده مي
شود!
خب! اكنون سؤال ديگري در ميان است كه پاسخش اگرچه روشن و بديه
ولي بيان دوباره و حتي چندباره آن خالي از فايده نيست و آن سؤال اين كه،
چرا دشمنان تابلودار بيروني پس از احساس- به زعم خود- «حاكميت دوگانه» بدون
كمترين ترديدي حمايت از آقاي احمدي نژاد و تقدير و تمجيد از ايشان را
برگزيدند و حال آن كه مي توانستند به جاي آقاي احمدي نژاد، حمايت و تقدير
خود را نثار رهبر معظم انقلاب كنند؟! مگر نه اين كه به خيال خام آنان، در
حاكميت نظام اسلامي «ترك افتاده» ! و نشانههاي حاكميت دوگانه پديد آمده
است؟! بنابراين آنچه براي آنان در نگاه اول، ضروري به نظر مي رسد، حمايت و
تقدير از يك سوي اين به اصطلاح حاكميت دوگانه است، چرا كه هدف نهايي دشمن،
دوسويه شدن حاكميت است و چه فرقي مي كند كه كدام سو در مقابل سوي ديگر
مورد حمايت قرار گرفته و تقدير و تمجيد شود؟! بنابراين چرا در اين ميان
حمايت از آقاي احمدي نژاد را برگزيدند و بي درنگ به سوي آن رفتند؟!
پاسخ
به اين سؤال است كه درس آموز و عبرت انگيز است و مي تواند يك بار ديگر و
براي چندمين بار در عمر پربركت و مقدس جمهوري اسلامي ايران، آويزه گوش و دل
همگان باشد. دقت كنيد! دشمن مي داند و كمترين ترديدي ندارد كه دشمن واقعي
نظام سلطه بين الملل و سد مستحكم در مقابل باج خواهي، زورگويي و غارتگري و
خونريزي جهانخواران، «ولي فقيه» است و ديگران، از جمله رئيس جمهور و يا هر
مقام برجسته و بلندپايه ديگر، فقط در حد و اندازه و در نقش «بازوي ولي
فقيه» در ميدان حضور دارند كه توان و قدرت خود را از آن وجود مبارك و
ملكوتي مي گيرند. دشمن مي داند كه «گرچه تيغ از كمان همي گذرد... از كمان
دار بيند اهل خرد».
ملت ما
«چرا همه چيز را سياسي ميبينيم؟» عنوان یادداشت امروز روزنامه ملت ما به قلم تقي آزاد ارمكي است که در آن می خوانید:
با
نگاهي جامعه شناختي درباره آنچه كه در جامعه ايراني ميگذرد، به منطقي كه
كنشگران اجتماعي به لحاظ فرهنگي و اجتماعي در كل حياتشان را سامان ميدهند،
روبرو ميشويم. اين منطق را ميتوان بر اساس چندين ويژگي عمومي توضيح
داد:-1كنشهاي به ظهور رسيده متنوع و متكثر ميباشند.-2 با وجود اينكه
ساحتي از كنشهاي كنشگران سياسي است ولي اساسا آنچه كه در عمل با آن روبرو
ميشويم، فراسياسي و به عبارتي چندگانه و چند وجهي است. ساحت تعيين يافته
اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي متراكم شده با هم است.
-3 ساحت
تراكمي كنش كنشگران در جامعه ايراني همراه با پيوستگي بين سطوح متعدد آن
است. از يك طرف كنش ريشه در موقعيتهاي پيشين اقتصادي دارد و از طرف ديگر
نتايج سياسي و فرهنگي در پي دارد. ما با كنشهايي نيز روبرو هستيم كه تعبير
به ساحت و جهتگيري سياسي ميشود ولي اساس بن مايه اجتماعي و فرهنگي
دارند.-4 معرفتي كه براي فهم اين ساحت متنوع، تراكمي و انباشته و چندگانه و
در نهايت پيوسته مفيد خواهد بود بر اساس معرفتشناسي غيراثباتي،
غيرتكاملي، غير روانشناسانه و غيرهاي ديگر سامان يافتني است.
اين
معرفت نميتواند صرفا بر اساس مهندسي اجتماعي، كميتگرايي اجتماعي،
ايدهآلگرايي محض، يا روانشناسيگرايي و رفتارگرايي باشد. معرفت جامعه
شناسانه متعامل با اقتصاد و سياست و فرهنگ و اخلاق راه گشاتر است. منطق كنش
اجتماعي كنشگران ايراني كه به آن در فوق اشاره شد، ما را به آموزههايي
خاص ميرساند كه اصليترين آنها دوري گزيدن از داوري سطحي و صرفا سياسي
است. هر چند كه بعضي از افراد به لحاظ موقعيتهاي سياسي و اجتماعي چون
مديران و سياست بازان سياسي نگر شده و امور اجتماعي و فرهنگي را سياسي و
سياست زده ميسازند.
اجتناب كردن از سياسي ديدن جامعه و مشكلات و
مسائل به سادگي امكانپذير نيست. زيرا همان كساني كه سياستزدهاند جهان
اجتماعي را نيز سياست زده ميبينند. همانطور كه همان افرادي كه تحولات جهان
و جامعه ايراني را بر اساس توطئه ميبيند نميتوان به درمان آنها اقدام
كرد و از اثر و فعليت كنشگران اجتماعي سخن گفت. مگر نبودهاند بسياري در
طول سده اخير كه هر نوع تحول و تغييري در ايران را به بيگانه ربط دادهاند.
مگر بسياري نبوده و نيستند كه وقوع انقلاب اسلامي را نيز توطئه غرب دانسته
و مابقي را بازيگران اين عرصه. مگر نبودهاند كساني كه دينخواهي مردم
ايران را نيز سطح و سياسي و توطئه دانستهاند. از طرف ديگر هم بسياري هستند
كه هر نوع تحول و تغيير در نظام ارزشي و اجتماعي ايران معاصر را توطئه و
غربگرايي دانسته و ميدانند.
وقتي قرار شد كه تحولات و تغييرات در
ايران در هر سطح و شكل را توطئه دانسته شود ديگر امكاني در تمايزگذاري بين
وقايع وجود نخواهد داشت. بهتر است همانطور كه تحليل توطئهيي از امور جاري
است، همانطور كه تحليل سياسي از امور جاري است، امكان طرح تحليل اجتماعي با
محوريت منطق اجتماعي نيز جاري و ساري باشد. تحليل امور و حوادث و وقايع در
ايران بر اساس و تكيه بر منطق اجتماعي بر قوت جامعه ميافزايد و دستكاري
در جامعه را سخت و پر هزينه ميسازد.
با توجه به بحثي كه در بالا
اشاره شد، در مقابل اين سوال كه «آسيبهاي اجتماعي» در ايران معاصر چه
ماهيتي دارند و بر اساس چه رويكرد و نگاهي بايستي مطالعه و مورد تامل قرار
داد، نياز به دقت و وارسي بيشتري هستيم. در كنار نگاه سياسي، نگاه و رويكرد
توطئهيي هم هست همانطور كه رويكرد چندوجهي اجتماعي هم وجود دارد.
سياستبازان مدعياند كه هر نوع حادثه و واقعهيي كه آنها انتظار وقوعش را
نداشتهاند، از روي بي شعوري و بيديني و عدم تبعيت از قواعد و امور جاري
مسلط ميباشد. در اين نگاه اگر افرادي كه دچار مشكل شدهاند از جامعه به
واسطه قدرت و نيروي نظامي و انتظامي خارج شوند، مشكل پايان مييابد. در
نتيجه مبارزه رودررو تنها و بهترين راه و روش در مديريت و حل مشكلات است.
جمهوري اسلامي
«فرهنگ، اولويت نخست» عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد:
امروز
روز معلم و روز ارجگذاري به مقام مروجان فرهنگ و مربيان جامعه است.
نامگذاري يك روز در سال كه همزمان با سالروز شهادت استاد و متفكر شهيد،
آيتالله مرتضي مطهري است، صرفاً يك بهانه براي پرداختن به يك موضوع اساسي و
بنيادين است. در واقع بايد همه 365 روز سال را در باب فرهنگ و تربيت و
اهميت راهنمايان و پيشگامان اين عرصه گفت و شنود كرد و براي ارتقاء وضعيت
فرهنگي جامعه، چارهانديشي نمود. شايد اختصاص يك روز به اين موضوع مهم فقط
فرصتي براي بيان حرفهاي ناگفته و ناشنيدهاي باشد كه در بقيه ايام سال
گلوگير شده و امروز با تجليل نمادين و اهداء شاخه گل به معلمان و متوليان
امر آموزش و پرورش متجلي ميشود.
موضوع تربيت و رشد و تعالي انسان
از بزرگترين دغدغههاي انبياء و مصلحان بشري بوده و در گذر ايام و در مسير
بر پيچ و خم تاريخ، قطار زندگي در هر ايستگاه كه مسافراني را پياده و سوار
كرده، همگي در اين اشتياق بسر بردهاند كه زندگاني با كيفيت و پرمحصولي را
از خود به يادگار بگذارند و همه در اين نقطه مشترك بوده و هستند كه رسيدن
به اين مقصود، نيازمند فراهم كردن ملزوماتي است كه تعليم و تربيت انسانهاي
شايسته و با فرهنگ در رأس آن قرار دارد. از اين رو، راه زندگي، راه تعليم و
تربيت ناميده شد و تقويت حوزههاي تربيتي و فرهنگي در هر نظام سياسي و
اجتماعي در سرلوحه اقدامات متوليان جامعه قرار گرفت.
به همين دليل پس
از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و درهم پيچيده شدن طومار رژيم فاسد و منحط
طاغوت، نويد ايجاد يك نظام تربيتي و فرهنگي متناسب با اخلاق و فضائل و
كرامات انساني در جامعه داده شد كه لازم بود همه حركتهاي بخشهاي مختلف
جامعه با اين هدف هماهنگ و همراه شوند بطوري كه فرهنگ به عنوان موتور محرك
همه بخشها و اركان نظام عمل كند.
در اين نوشتار، قصد نقد و بررسي
ميزان توفيق سي ساله مديران كشور در عرصه فرهنگي و تربيتي را نداريم ولي
اندكي تأمل در ارزيابي وضعيت كنوني جامعه و خروجيهاي آن نشان ميدهد كه
توفيق قابل قبولي در اين حوزه حاصل نشده است. هر چند كه از روزهاي اوليه
پيروزي انقلاب اسلامي درباره نقش و جايگاه فرهنگ و ضرورت تسريع در تحول
فرهنگي و اصلاح ناهنجاريها سخن بسيار گفته شده لكن فقدان برنامه ريزي
راهبردي و مدون و عدم فعاليتهاي منسجم در اين حوزه باعث شد كه امروز شاهد
ناهنجاريها، نابسامانيها و هرزرويهاي بسياري در اين زمينه باشيم كه
متأسفانه روز به روز بر حجم آن افزوده ميشود.
مع الاسف در اين
سالها كه شاهد هجوم افسارگسيخته ضدارزشها و بيبندوباري فرهنگي هستيم
اگرچه در كشورمان از مقوله فرهنگ و محوريت آن بسيار سخن گفته شده و ميشود
ولي در عمل شاهد يك حركت منسجم و هدفمند در اين زمينه نبودهايم و شايد از
همين منظر باشد كه برخي به اين نتيجه رسيدهاند كه گويا آنچنان كه شايسته
است كسي به فكر امور فرهنگي و اخلاقي جامعه نيست و همه موجوديت فرهنگي اين
انقلاب به طور ناخواسته به سمت قرباني شدن در مسير غفلتها و بيبرنامگيها
پيش ميرود، غافل از اينكه غفلت از امور تربيتي و بيتحركي فرهنگي، به اصل
و اساس نظام و انقلاب لطمه جبران ناپذيري وارد ميآورد.
آنچه
امروز با گذشت بيش از 32 سال از پيروزي انقلاب اسلامي در سطوح مختلف فرهنگي
و تربيتي جامعه قابل مشاهده است، چيزي جز اظهار تأسف به دنبال ندارد.
درپارهاي موارد، مسير رويدادهاي فرهنگي آنچنان انحرافي است كه هرگز با
ارزشهاي ديني و انقلابي ما سازگاري ندارد و حتي در بسياري موارد در مبانيت
كامل با آنهاست و اين وضعيت حكايت از عمق فاجعهاي دارد كه روز به روز به
علت غفلتها و بيمسئوليتيها بر پيكره فرهنگي و شاكله اصلي انقلاب ضربه
وارد ميآورد.
آيا امروزه كسي ميتواند ادعا كند كه اخلاق و فضائل
انساني و خصلتهاي نيكوي رفتاري در جامعه ما در وضعيت قابل قبولي قرار دارد
و نسل كنوني و آينده كه مسئوليت خطير ادامه راه انقلاب را بايد به دوش
بكشند، در وضعيت قابل اطمينان هستند؟ اگر حجاب تعارف و خودستايي را كنار
بزنيم و در فضاي واقعي سخن بگوئيم، بايد اعتراف كنيم كه هنجارهاي اخلاقي و
فرهنگي در حوزههاي مختلف جامعه به شدت تضعيف شده و خرافات و انحرافات فكري
در كنار ابتذال و مفاسد اخلاقي، بنيانهاي فرهنگي جامعه را در معرض تهديد
جدي قرار دادهاند.
رسالت
«منزلت مطلوب معلم» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمود فرشيدي است كه در آن ميخوانيد:
انتخاب
شخصيتي مانند آيت الله شهيد مرتضي مطهري، به عنوان الگوي جامعه معلمان،
بار معنايي بسيار وسيع و عميقي دارد و نشان دهنده نگاه بلند جامعه اسلامي
نسبت به معلم و انتظار بزرگي است كه از او دارد و ايام بزرگداشت مقام معلم
فرصتي را فراهم ميسازد تا فراتر از بزرگداشتهاي تشريفاتي(1) موضوع معلم و
مسئله تعليم و تربيت، مورد واكاوي قرار گيرد؛ مسئلهاي كه تاكيد شده است.
- مسئله فرهنگ و تعليم و تربيت، مسئله اول در نظام ما است. (2)
- شايد اغراق نباشد اگر بگوييم حساسترين ومهمترين بخش اداره كشور، آموزش و پرورش است. (3)
در
جستجوي شاخص ملموس براي ارزيابي موقعيت كنوني معلم، در قياس با موقعيت
مطلوب، اين رهنمود رهبر فرزانه بسيار روشنگر است كه فرمودهاند:
- بايد مقام معلم در جامعه به گونهاي باشد كه اگر از يك جوان بپرسند شما ميخواهيد در آينده چه كاره شويد، بگويد معلم. (4)
اينكه
چگونه ميتوان به سوي موقعيت مطلوب حركت كرد، امروزه در قالب واژه "تحول
بنيادين در نظام آموزش كشور" به نوعي بهمطالبه عمومي جامعه تبديل شده است
كه خود ابعاد گسترده و عميق دارد و در بعد نظري، خاستگاه آن فلسفه ناب
تعليم و تربيت اسلامي است. همچنان كه بر اساس همين فلسفه و چه بسا بر خلاف
فلسفه رايج در تعليم و تربيت غرب، محور و تكيه گاه اصلي اين تحول "معلم"
ميباشد.
با اين توضيح ميتوان نتيجه گرفت كه فرهنگ سازي براي
ارتقاي جايگاه معلم، از نخستين گامهايي است كه بايد در طريق تحول بنيادين
برداشته شود و مخاطبان اين فرهنگ سازي را به چهار گروه ميتوان تقسيم كرد:
گروه اول مردم و جامعه كه مقام معظم رهبري خطاب به آنان تاكيد فرمودهاند: "همه مردم بايد خود را مديون معلم بدانند. " (5)
و بررسيها و نظرسنجيها نشان ميدهد كه مردم، معلمان را به عنوان محبوبترين و مورد اعتمادترين گروه جامعه ميشناسند.
گروه دوم، مديران ارشد و نهادها و دستگاههاي كشور هستند كه بايد توجه داشته باشند:
- توسعه سياسي و توسعه فرهنگي را معلم پايه گذاري ميكند. (6)
- معلم، آفريننده كار را به وجود ميآورد. (7)
و بويژه اصحاب رسانه و در راس آنها صدا و سيما بايد دقت كنند كه:
- معلم آن قدر ارزش دارد كه كسي حق ندارد به او اهانت كند. (
گروه سوم، خود معلمان هستند كه خطاب به آنان تاكيد شده است:
- معلمي را كوچك نشماريد، معلمي از شريفترين شغلهاست. (9)
- معلمين قدر خودشان را بدانند، قدر تعليم و تربيت را بدانند. (10)
- تربيت كردن هم جزء كار شماست. (11)
- بچهها را متدين بار بياوريد. (12)
- شما هستيد كه بايد نشان بدهيد... ملت ايران ميتواند روي پاي خود بايستد. (13)
گروه
چهارم كساني هستند كه افتخار خدمتگزاري به جامعه معلمان را يافتهاند. اين
عزيزان نيز بايد عنايت كنند كه: همه طراحيها و مدل سازيها براي اين است
كه معلم بتواند كارش را خوب انجام بدهد، وسط ميدان معلم است، صف مقدم، معلم
است، بقيه كمك كننده و پشتيباني كننده و تدارك كننده او هستند. (14)
قدس
«معلم؛ مرزبان تمدن بشري» عنوان يادداشت روز روزنامه قدس به قلم حجةالاسلام سيدمحمود مرويان حسيني است كه در آن ميخوانيد:
معلمي
سيره تابناک انبياست و معلم در مطلع کاروان بشريت، دانايي را با شهد محبت
در کام تشنه نسلها مي چکاند و از سر سوز و درد و عشق به انسانيت گام تعليم
را همراه با تربيت طي مي کند.
هيچ تمدني در زير آسمان پا نگرفت و
هيچ ملتي در سعادت و مجد نزيست، جز اينکه وامدار اين مرزبانان انديشه و
دانش خود است. ملتهاي با تمدن و بزرگ نه تنها دانشوران و مصلحان خود را بر
قله نشاندند که با انتقال افکار و آثار آنان به جاي جاي گيتي، از آنان
چهرههايي جهاني و تاريخي ساختهاند. در اين باره سرودن و گفتن، زباني به
پهناي فلک مي طلبد تا گوشهاي از خرمن دانش و ارزش استادي و معلمي را
بنماياند.
همين يک جمله در اين مقام ما را بس که: «روايت کردهاند
امام حسين(ع) دامان معلمي را که به يکي از فرزندان ايشان سوره حمد را ياد
داده بود، پر از دُر و گوهر نمود. عبدالرحمن سلمي گويد: وقتي فرزند امام
سوره حمد را نزد ايشان خواند، امام براي آموزگارش هزار دينار هديه فرستاد و
به او لطفها کرد. کسي به حضرت گفت: آيا گمان نمي کنيد که در اين بذل و
بخشش افراط کرده ايد و بيش از آنچه سزاي معلمي است به او بخشيده ايد!
امام(ع) بي درنگ و با صداي بلند فرمود: اين عطا کجا و اجر آموزگار کجا!»
نظام
تعليم و تربيت قادر است، جوهر دروني انسان را کشف کند، قواي او را نيرومند
سازد، ذهن او را شکل دهد، موجبات تفکر را در او زنده سازد. آدمي را فردي
خلاق، مولد و شکوفا در مسير خير و برکنار از زيان رساني به ديگران بار
آورد. دانش و مهارتها، فنون و تخصصها را فراهم کند و زندگي اجتماعي را
بهبود بخشد.
حضرت رسول(ص)؛ پيام آور دانش و بينش سفارش مي فرمود
که: «تا مرزهاي چين در زمين و تا ثريا در آسمان، از گاهواره تا گور، در نزد
خوبان يا حتي از دهان منافقان، گوهرهاي دانش و ادب خويش را جستجو کنيد و
به چنگ آوريد.»
مطهري از پيشتازان احياي تفکر ديني بود و اين حرکت را
در قلمرو فکر و عمل توصيه مي نمود و خود با برخورداري از بينش اسلامي و
تيزبيني و درايت خاص، به پي ريزي آن پرداخت. او براستي نظريه پرداز محوري
تفکر نظام اسلامي بود.
دين را به حبس عرش و عرشيان نيفکند، بلکه آن
را در رگ رگ حيات اجتماعي مي ديد. و با اين تلقي بود که تفکر ديني را به
نقد و پاسخگويي و رهنمايي مشکلات معاصر در مي آورد. حساسيت استاد، در
مواجهه با افکار ناصحيح، زبانزد عام و خاص بود. در مقابله با تحريفها،
بدعتها و التقاطها او ديده بان هويت اسلامي در قرن معاصر است. او جان
عزيزش را هم در سر راه همين ديده باني گذاشت. او اصلاح گري را دل سپردن
بهانديشهها و نسخههاي غربي نمي دانست. هم در انديشه و هم در ميدان عمل،
بي بنياني نظامهاي شرق و غرب را برملا مي ساخت.
ايران
«معلمي با دم مسيحايي» عنوان يادداشت روز روزنامه ايران به قلم حميدرضا حاجيبابايي وزير آموزش و پرورش است كه در آن ميخوانيد:
در
سطور آغازين اين نوشتار ميخواهم از معلمي سخن به ميان آورم كه همواره با
بينش والاي يك عالم اصولي و با منش زيباي يك عارف شهودي به عنوان يك فقيه
مسلم و سياستمدار متاله، همه ما مردم ايران را «معلمي» كرد و با دم مسيحايي
يك معلم رباني كه كليد همه فتحها و فرزانگيهاست، توانست ملتي را كه در
يلداي بلند ستمشاه نسل به نسل، سكوت و مظلوميت را به هم ارث داده بودند، به
ملتي آگاه و استوار و آرمانطلب و عدالتخواه تبديل كند. توانست اعتراف
تأملبرانگيزي را كه صداي شكستن نظام سلطه بود در كلمات رئيس اسبق سازمان
CIA امريكا ايجاد كند كه در زمان پيروزي انقلاب ما گفت: ما مقهور مردي شديم
كه توانست 33 ميليون خفته را تبديل به 33 ميليون آتشفشان كند!
حال سخن گفتن از چنين معلمي در ايام گراميداشت معلمان فهيم و فرهيخته اين سرزمين خود يك اثر تعليمي و سازنده بر نفوس يكايك ما دارد.
امام
خميني(ره) سالها پيش در كتاب «سرالصلاه» خود از يك كيمياي بزرگ
پردهگشايي كرد، كيميا همان دانش رازآلودي است كه خاك را زر ميكند و مس را
طلا... كشف روحاني و كسب رحماني آن معلم اله اين بود كه: انسان «اسم اعظم»
خداست، اسم اعظم همان اسمي است كه هركس بر آن آگاه يابد، ميتواند بر همه
عالم مسلط گردد و بر همه هستي فائق شود، هر اسم خداوند آثار وجودي و
جلوههاي حقيقي دارد و اسم اعظم خدا كه مستجمع همه آثار و همه كمالات است،
«انسان» است و انساني كه در صحنه عمل و تحقق توانسته مظهر همه جلوههاي
جمالي و جلالي اسماء حضرت حق شود «انسان كامل» است، پس كشف استعداد انسان و
پرورش آن و تلاش براي شكوفا شدن انسان و تحقق انسانيت همان چيزي است كه
خداوند، جهان را براي آن «مدرسه» و انبياي اله را براي آن «معلم» نموده است
تا انسان هدر نرود و هرز نگردد و اينكه پيامبر ميفرمايد «اني بعثت معلما»
من برانگيخته شدم براي قابليتي كه در «معلمي» داشتم و براي مسئوليتي كه
خدا در «معلمي» به من داد اين سخن حاكي از آن است كه معلمان كيمياگران عرصه
عشق و علم و ايمانند،... معلم با كيمياي تربيت ميتواند انسان سرخورده و
بازنده را به انسان سرفراز و سازنده تبديل كند. معلم ميتواند استعداد، اين
جوشش اله را با كوشش انساني به قابليتهاي بالاتر و عاليتري تبديل نمايد و
اين راه است كه يك معلم رباني همواره با بينش و دانش خود، در نسل نونهال و
نوجوان آن را ميپروراند.
امروز در ايامي كه با نام شهيد مطهري
پيوند خورده با افتخار عرض ميكنم كه خدمتگزاري به جامعه معلمين افتخاري
بيبديل است كه با هيچ مسندي قابل مقايسه و با هيچ مقصدي قابل معاوضه
نميباشد.
امروز همكارانم در عرصه مديريت خدمتگزاري به معلم بايد
در صحنهانديشه از همه عميقتر - در صحنه اجرا از همه جلوتر - در صحنه
اخلاق از همه الگوتر - و در برابر انتقاد از همه منعطفتر براي خدمتگزاري
به معلمان باشند. تمام تلاش ما در دوره تحول بنيادين در آموزش و پرورش اين
است كه با تمام قدرت در خدمت معلم باشيم تا معلم با تمام قوت در خدمت تربيت
باشد.
سياست روز
«امتحاني براي همه» عنوان سرمقاله روزنامه سياست روز به قلم محمد صفري است كه در آن ميخوانيد:
سوژه
رسانههاي خارجي که در اين چند روز گذشته به ارائه تحليلها و گزارشهاي
جهتدار خود عليه جمهوري اسلامي ايران پرداختند پايان نيافت !
استعفا
و سپس ابقاي مصلحي وزير اطلاعات توسط وليامر مسلمين، گرچه يک موضوع و
مبحث داخلي بود، اما همواره شاهد آن بودهايم که کوچکترين تغيير و تحول در
ايران مورد توجه رسانههايي بوده است که به دنبال سوژه براي پرداختن به آن
در موضوع ايران بودهاند و قطعا اين سياست را پاياني نيست.
در اين
رسانهها هرگونه تحليلي را ميتوان ديد. اختلاف بين رهبري و رئيسجمهور،
دوگانگي در نظام ايران اسلامي، آينده روابط رياست جمهوري و رهبري چه
ميشود، سکوت معنادار رئيسجمهور و... از جمله تحليلهايي بود که در اين
رسانهها به آن پرداخته شد.
و بارها رهبر فرزانه انقلاب هم نسبت به چنين فضايي هشدار دادند.
همين
روز شنبه بود که ايشان در ديدار رئيس و اعضاي شوراي عالي استانها و
شهرداران مراکز استانها فرمودند؛ «بايد از هر کار و اقدامي که موجب
پايکوبي و جنجال دشمنان ميشود و دوستان را نيز ناراحت ميکند، پرهيز شود.»
اين توصيه قطعا شامل همه کساني ميشود که در نظام نقشي دارند و تريبوني براي بيان ديدگاهها و نظرات خود.
همه
آنهايي که در اين چند روز گذشته در اين باره اظهارنظر کردهاند و البته از
سر دلسوزي و خيرخواهي، اما از اين پس با کمي تامل و بصيرت نسبت به مسائل
اخير، ديدگاههاي خود را تصحيح کنند تا موجب پايکوبي دشمنان نشود و البته
اين سخن به مقامات ارشد از جمله رئيسجمهور و ديگر مسئولين نيز هست.
سوژه
براي رسانههاي معاند نظام براي اين پايان نيافته است که پس از اين موضوعي
خواهند پرداخت که چرا رئيسجمهور محترم اينقدر دير نسبت به اين جوسازيهاي
رسانهاي پاسخ داد؟!
حضور رئيسجمهور در جلسه هيات دولت روز گذشته و پاسخ وي به همه شبهاتي که در اين چند روز اخير مطرح شده بود، برکاتي داشت.
برکات
اين پاسخ ديرهنگام شناسايي «سره از ناسره» بود. چه آنهايي که به اصطلاح
هوادار رئيسجمهور بودند و چه آنهايي که ماهيت خود را در اين ماجرا نشان
دادند.
مردم سالاري
«زماني براي حاشيه» عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاري به قلم حميدرضا شکوه است كه در آن ميخوانيد:
ديروز
خبرها حکايت از آن داشت که جلسه هيات دولت به رياست محمود احمدي نژاد
تشکيل شد و او پس از حدود 10 روز در يک جلسه رسمي حضور يافته است. البته
هيچ نقل قول مستقيمي از رئيس جمهور مخابره نشد و آنچه به نقل از احمدي
نژاد، ديروز در سايتها و خبرگزاريها مي ديديم اظهاراتي بود که توسط
افرادي همچون عزت الله ضرغامي رئيس سازمان صدا و سيما يا حجت الا سلا م آقا
تهراني معلم اخلا ق کابينه به عنوان نقل قول از احمدي نژاد مطرح مي شد.
اما در اينجا کاري به حاشيههايي از اين دست نداريم.
آنچه مدنظر
ماست خساراتي است که به دليل پرداختن به موضوع غيبت يا شائبه غيبت احمدي
نژاد در جلسات رسمي، به کشور وارد شده است. اگر موضوع را خاتمه يافته تلقي
کنيم، باز هم اين نکته را بايد بپذيريم که 10 روز از وقت رسانه ها، فعالا ن
سياسي، دولتمردان و به تبع آنها مردم صرف موضوعي شد که هيچ سودي براي مردم
نداشت.
طبيعتا نمي توان در اين وانفسا رسانهها را متهم کرد که
چرا به اين موضوع پرداختهاند و طبق عادت مالوف کاسه و کوزهها را بر سر
آنها شکست چرا که رسانهها به وظيفه ذاتي خود مبني بر اطلا ع رساني به مردم
مي پردازند. اما غيبت احمدي نژاد که پس از ماجراي استعفا و سپس بازگشت
وزير اطلا عات رخ داد و ديگر از حد شايعه گذشته بود و به واقعيتي مورد توجه
مردم تبديل شده بود، 10 روز از وقت دولت، اعضاي کابينه و فعالا ن و
صاحبنظران سياسي را گرفت; آن هم در سالي که از سوي مقام معظم رهبري به نام
سال جهاد اقتصادي نامگذاري شده و انتظار اين است که همت مسوولا ن صرف کار و
تلا ش و سازندگي به منظور خدمت به مردم شود.
همزمان با روزهاي
غيبت احمدي نژاد، مجلس مشغول بررسي لا يحه بودجه سال 90 کل کشور است که با
تاخيري بي سابقه از سوي دولت تقديم مجلس شده بود. در حقيقت، دولتي که 10
روز رئيس جمهور آن غيبت داشت، 40 روز از سال جديد را بدون در اختيار داشتن
بودجه سال جديد سپري کرده و اين نشانههاي مثبتي نيست. علا وه بر آن امروز
مهلت سه ماهه سرپرستي آقاي نيکزاد بر وزارت راه به پايان مي رسد و خبري از
معرفي وزير نيست. پيش از آن مهلت معرفي وزير ورزش و جوانان هم به پايان
رسيده و اين وزارتخانه هم بدون وزير است.
به راستي ضرر اين گونه
اقدامات به چه کساني وارد مي شود؟ آيا غير از اين است که دود اين کم
کاريها به چشم ملت مي رود و حاصل آن، کاهش سرعت رشد اقتصادي کشور است؟
رشدي که بايد 8 درصدي باشد اما همين حالا مجامع جهاني، آن را يک درصد مي
دانند و علي رغم اعتراضاتي که از سوي مقامات دولتي به اين آمار صورت
گرفته، هيچ آمار دقيق و جايگزيني براي آن ارائه نشده است؟ البته اين اولين
بار نيست که وقت کشور صرف اموري حاشيهاي و فرعيم ي شود اما اميدواريم،
آخرين بار باشد چرا که رفع مشکلا ت مردم نيازمند کار و تلا ش پيگير است; به
ويژه وقتي با وعدههاي بزرگي همچون ايجاد 2/5 ميليون شغل يا حل قطعي مشکل
مسکن و مسايلي از اين دست همراه شود.
تهران امروز
«ضرورت بازگرداندن قانون يارانهها به ريل اصلي» عنوان سرمقاله روزنامه تهران امروز به قلم حسين رحيمي است که در آن می خوانید:
اتفاقاتي
كه در جلسه علني روز گذشته مجلس درباره قانون يارانهها رخ داد و برخي
نمايندگان درباره ظهور تبعات منفي اجراي ناهمگون اين قانون تا نيمه دوم سال
90 خبر دادند، بار ديگر ضرورت بازگرداندن اجراي قانون يارانهها را به ريل
اصلي عيان كرده است.
واقعيت اين است سياستي كه دولت براي اجراي
اين قانون مهم اتخاذ كرد اكنون به گونهاي است كه موجب برخي ناضايتيهاي
عمومي شده است كه علت اصلي اين نارضايتيها هم به شيب تندي برمي گردد كه
دولت براي اجراي قانون در پيش گرفته و بيش از حد توان متوسط مردم به
آزادسازي قيمتها رو اورده است.
البته اين تمام داستان نيست و بخش
توليد، صنعت و كشاورزي هم نارضايتي خود را از عدم بهره مندي از يارانه نقدي
كه به آنان وعده داده شده بود بيان كرده و گفتهاند كه قيمت حاملهاي
انرژي نظير گازوئيل و گاز كه عمده مصرف انرژي واحدهاي صنعتي و كشاورزي را
تشكيل مي دهد به شدت بالا رفته است ولي از يارانه نقدي و ديگر حمايتهاي
دولتي از بخش توليد و كشاورزي خبري نيست.
اظهارات بخش توليد و نيز
دغدغههاي كشاورزان از كانال كساني چون مقامات اتاق بازرگاني به عنوان
نمايندگان بخش خصوصي و نيز نمايندگان مجلس مطرح شده است ضمن اينكه كارهاي
كارشناسي كه توسط مركز پژوهشهاي مجلس هم انجام گرفته است، وارد شدن فشار
قيمتي به مردم و بخش توليد و كشاورزي را تاييد كرده است، مجموعه اين
دغدغهها نمود خود را مذاكرات علني ديروز مجلس كه به بحث بودجه سال 90
اختصاص داشت، نشان داد و هشدارهايي درباره ضرورت مهار شيب تند قيمتي داده
شد.
بر همين اساس بود كه نمايندگان با هدف كاهش فشار قيمتي بر مردم
به محدود كردن دولت براي افزايش حداكثر 20 درصدي قيمت حاملهاي انرژي براي
سال 90 اقدام كردند و از سوي ديگر خواستار آن شدند تا سهم توليد و صنعت،
كشاورزي و نيز مردم از يارانه نقدي به صورت مجزا تعيين شود تا باب گلايهها
و انتقادات درباره عدم تخصيص يارانه صنعت و كشاورزي بسته شود.
در
واقع مصوبه ديروز مجلس و نيز طرح مباحثي چون امكان افزايش تورم به خاطر شيب
تند آزاد سازي قيمتها، بازتابي بود از نگرانيهاي جدي مردم درباره گران شدن
بيش از حد قيمت حاملهاي انرژي نظير گاز.
سال گذشته كه دولت سياست
شوك درماني را براي اجراي قانون يارانهها لحاظ كرد برخي نمايندگان از
امكان متوقف شدن اجراي اين قانون در نيمه راه خبر دادند و گفتند اگرچه
سياست شوك درماني در مهار تبعات رواني تورم آزادسازي قيمتها موثر است اما
معلوم نيست كه اجراي چنين سياستي در ادامه به فشار بيش از حد قيمتي به مردم
و توليد منجر نشود. در آن زمان دولت اين نظرات را نپذيرفت و معتقد بود كه
سياست شوك درماني موثرترين راه براي اجراي اين قانون است و مي توان با
سياستهاي ضد تورمي، تبعات تور مي سياست شوك درماني را مهار كرد.
البته
دولت در مهار تبعات رواني اجراي قانون يارانهها موفق بود ليكن از مدتي
پيش و بخصوص پس از اينكه دور دوم قبوض گاز كه با حذف يارانهها محاسبه شده
بود، صادر گرديد، آثار نارضايتي صادر شد كه عدم تمكين بخشهايي از مردم در
پرداخت قبوض نجومي گاز هم واكنشي اعتراضي به افزايش چندين برابري قيمتها
بود.
آفرينش
«ويروس استارس» عنوان سرمقاله روزنامه آفرينش به قلم علي رمضاني است كه در آن ميخوانيد:
در
روزهاي گذشته آنچه بار ديگر توجه کارشناسان و مقامات ايراني را در مورد
حملههاي سايبري به خود جلب کرد اعلام خبر کشف جديدترين ويروس يا بدافزار
با نام استارس توسط غلامرضا جلالي رئيس سازمان پدافند غيرعامل کشور بود.
در
اين بين بايد گفت که اين ويروس يا بدافزار "استارس" که بعد از بدافزار
"استاکس نت" توسط کشور شناسايي شده است در واقع جديد ترين ويروس و يا
بدافزاري است که در موج جديد حملات سايبري به نيرو گاههاي هستهاي و... در
کشور کشف مي شود.
در اين بين گذشته از استاکس نت که در ماههاي
گذشته باعث بروز اختلالاتي در تاسيسات هستهاي کشور گرديد اکنون ويروس جديد
استارس به عنوان تهديدي جديد مطرح مي شود. در اين بين هر چند ويروس جديد
"استارس" به آزمايشگاه ارائه شده و بررسيها بر روي آن ادامه دارد اما انچه
مشخص است موج حملات جديد سايبري است که بر عليه تاسيسات کشور به کار مي
رود. در اين راستا اين کشف جديد ويروس استارس را از چند منظر مي توان
مورد بررسي قرارداد.
نخست آنکه همچنان که پيش بيني مي شد اين تنها
استاکس نت نبود که در حملات سايبري در کشور به عنوان عاملي مخرب نقش ايفا
کرد بلکه اکنون با بررسي دقيق تر بدافزار استارس نيز کشف شده است که خود
بيانگر اين است که امکان حملات ديگر سايبري و کشف ويروسهايي جديد در کشور
در آينده نيز دور از انتطار نخواهد بود.
دوم اينکه در واقع
ويروسهاي سايبري همچون استاکس نت و استارس خود بخشي از جنگ سايبري هستند
جنگي که با هدف ايجاد اختلال در سيستم و نابودي كامل سيستمهاي اطلاعاتي،
ارتباطي و شبكه عصبي کشور هدف مطرح است لذا تلاش ميشود در آن شبكه
اطلاعاتي و ارتباطي كه رقيب يا دشمن مورد استفاده قرار ميدهد مورد تهاجم
قرار گيرد و زمينه ارتباط دقيق و هماهنگ سيستمي را از بين ببرد در اين حال
انچه که اکنون براي کشور ما مهم و اساسي مي نمايد ظرفيت سازي و گسترش
تواناييها در مقابله و برخورد با اين حملات جديد و نوين سايبري در جهت
کاهش خسارت و از بين بردن تهديدات است. در اين حال اکنون بايد کشور بيش از
هر زماني در برابر سلاحهاي سايبر اعم از سلاحهاي آفندي و ابزارهاي
پدافندي قدرت خود را افزايش دهد.
سوم آنکه مسلما حملات سايبري در
جهان از طرف هر کشوري که انجام گردد تابع قواعد خاصي است و در واقع
پيامدهايي حقوقي رابه همراه دارد در اين بين از منظر حقوق بين المللي
کشورمان بايد اين مساله يعني حملات سايبري توسط اين ويروسها را در مجامع
جهاني مطرح کند و از سويي نيز در صورت تدوين راهکارهايي براي مقابله با اين
ويروسهاي جديد بايد به قواعد حقوقي بين المللي نيز توجه خاص داشته باشد
تا جلو هر گونه پيامد منفي براي کشور گرفته شود.
حمايت
«معلمي شغل نيست، عشق است» عنوان سرمقاله روزنامه حمايت به قلم مهدي خليلي است كه در آن ميخوانيد:
معلمان
نقش بي بديلي در توسعه فرهنگي و اقتصادي جامعه دارند. بعد از انقلاب
اسلامي نيز مسوولان نظام با ايجاد تغييرات در ساختارها و کارکردهاي فرهنگي
تلاش کردند تا به سمت و سوي جامعه ديني و فرهنگي و متمايز از جامعه سکولار و
دنيوي معاصر قدم بردارند.
بي شک در راستاي انقلاب فرهنگي،
تلاشهايي نيز براي معلمان صورت گرفته، اما چندان نتيجه بخش نبوده است و
اين عدم کارآمدي، معلمان را با مشکلات، پرسشها و چالشهاي متعددي
روبروساخت. البته معلمان اين توقع و انتظار را از مسوولان دارند که به
خواستهها و مطالباتشان پاسخ دهند. معلمان مي پرسند: چرا آموزش و پرورش
سياست زده است و اين سياست زدگي آموزش و پرورش را از متن به حاشيه رانده
است. معلمان مي گويند: فرهنگ، تلاشهاي فرهنگي را مي طلبد و فرهنگ سازان
بايستي در اين عرصه رهبري داشته باشند و سياست بازان و سياست کاران و
هياهوهان مي تواند منافعي براي فرهنگ و فرهنگيان داشته باشد.
معلمان
مي پرسند: چرا دولت عدالت محور، تلاشي براي عدالت واقعي انجام نمي دهد؟ و
چرا تبعيضهاي فاحش بين فرهنگيان و برخي از اقشار در جامعه وجود دارد. اين
در صورتي است که در کشورهاي توسعه يافته، معلمان در ردههاي اول برخورداري
از مزاياي اجتماعي قرار دارند. زيرا مديران و مسوولان کشورهاي توسعه يافته
بر اين باورند که اگر فرهنگ اصلاح شده و اگر فرهنگ سازان رضايت داشته
باشند، جامعه نيز اصلاح خواهد شد. براستي چند درصد از معلمان از شغل خود
رضايت داشته و رضايت شغلي معلمان چند درصد است؟ معلمان مي پرسند: چرا
مسوولان از هزينههاي گزاف آموزش و پرورش مي گويند، در حالي که آموزش
هزينه نيست بلکه سرمايه گذاري است.
به باور اقتصاددانان، اگر 10
ريال براي آموزش و فرهنگ هزينه شود، 50 ریال هزينههاي اجتماعي کاهش مي
يابد. اکنون 200 هزار زنداني در زندانهاي کشور داريم و تلاشهاي مسوولان
عالي قضايي بر حبس زدايي است. اما حلقههاي مفقوده اين مساله در پيشگيري
است و معلمان و فرهنگيان نقش مهمي در پيشگيري از انحرافات اجتماعي دارند.
همچنين هزينههاي آموزش يک خانواده ژاپني 70 درصد است. در حالي که
هزينههاي آموزش يک خانواده ايراني تنها 10 درصد است.
جهان صنعت
«آمارهای پنهانی» عنوان سرمقاله روزنامه جهان صنعت به قلم مریم باستانی است كه در آن ميخوانيد:
این
روزها باب شده که به جای اعلام شاخصهای اقتصادی از طریق مراجع رسمی، این
گزارشها در لابهلای صحبتهای نمایندگان مجلس اعلام میشود.
همین
چند روز پیش بود که هنگام تصویب یک بند از لایحه بودجه مربوط به بخش
کشاورزی که نمایندهای خواستار برداشت از صندوق توسعه ملی شده بود، رییس
کمیسیون تلفیق به نقل از رییس کل بانک مرکزی عنوان کرد که پولی در صندوق
نیست! این در حالی است که پیش از این دولت از واریز 14 میلیارد دلار مازاد
درآمد نفت به این صندوق خبر داده بود. مسوولان بانک مرکزی بارها در برابر
این سوال که ذخایر ارزی حساب ذخیره ارزی چه میزان است، طفره رفتهاند.
دیروز
هم اعلام شد که با احتساب 72 میلیون جمعیت متقاضی دریافت یارانه نقدی،
میزان یارانهای که دولت باید برای یکسال بپردازد بیش از 40 هزار میلیارد
تومان خواهد بود. با این حساب کل رقم پیشنهادی دولت برای اجرای قانون
هدفمند کردن یارانهها باید عددی بیش از 62 هزار میلیارد تومان پشنهاد شده
توسط دولت باشد، یعنی دولت برای پرداخت سهم صنعت و دولت دچار مشکل خواهد شد
زیرا دولت باید80 هزار میلیارد تومان منابع بپردازد که خودش 62 هزار
میلیارد تومان پیشنهاد کرده است.
آمار پنهان شده دیگر نرخ تورم
است. تا پیش از این بانک مرکزی نرخ تورم را 12 درصد اعلام کرده بود اما
دیروز مشخص شد نرخ تورم سه ماهه آخر سال گذشته 5/14 درصد بوده است. مشخص
نیست دلیل این پنهان کاری چیست، شاید دولت مردم را محرم خود نمیداند.
دنياي اقتصاد
«واكاوي رفتار دوگانه بورس90» عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم عليرضا كديور است كه در آن ميخوانيد:
بورس تهران تنها پس از گذشت يكماه كاري از سال جاري، رفتار دوگانه و متناقضي را از خود به نمايش گذاشته است.
در
شرايطي كه اين بورس تا روز 27 فروردينماه با رشد خيرهكننده 5/14 درصدي
به طور ميانگين روزانه يك درصد بازده را براي سرمايهگذاران رقم زد، پس از
روز يادشده در چرخشي معنادار دچار افت 5/7 درصدي شد؛ افتي كه در عمل به
معناي ميانگين 7/0 درصد زيان روزانه براي فعالان بورس طي 11 روز كاري گذشته
است. به بيان ديگر، بورس تهران در حال بازگشت به نقطه آغازين خود در سال
جاري است.
رشد و افت هيجاني پيشگفته بورس طي اين دوره در شرايطي
رخ داده كه عوامل اصلي اقتصادي تاثيرگذار بر عملكرد شركتهاي بورسي تا حد
زيادي بدون تغيير بوده و افزايش و كاهش قيمت سهام شركتهاي بورسي تنها تحت
تاثير عوامل سفتهبازي رخ داده است. در حقيقت تدوين بسته سياستي- نظارتي
بانك مركزي براي سال90 و رويكرد انبساطي آن، در عمل بورس را به گزينهاي
سهلالوصول براي سفتهبازان تبديل كرد (عاملي كه توسط معاون اقتصادي بانك
مركزي نيز تاييد شده است) و حجم پايين درصد سهام شناور آزاد شركتهاي بورسي
به افزايش هيجان اين گروه دامن زد. اما علاوه بر بسته بانك مركزي، پديده
ديگري كه طي دو سال اخير بورس تهران را دچار تلاطم و نوسانهاي شديد كرده،
صندوقهاي سرمايهگذاري و گسترش روزافزون اين نهاد تازه تاسيس بورس تهران
است.
صندوقهاي سرمايهگذاري از ابتداي سال 87 با هدف ايجاد امكاني
براي حضور سرمايهگذاران غيرحرفهاي در بازار سرمايه طراحي و راهاندازي
شدند. هر چند اين صندوقها طي مدت ياد شده با اتكا به جهش شاخصهاي بورس،
توانستند بازده قابل توجه را نصيب سرمايهگذاران كنند؛ اما رويكرد تهاجمي
اين صندوقها در بازار و اولويتده به كسب بازده به هر نحو ممكن سبب شد در
عمل اين صندوقها به عاملي فزاينده براي رشد قيمت سهام در روزهاي مثبت
بازار تبديل شوند.
امید- مدبرآزمایشی
- تعداد پستها : 1315
تاريخ التسجيل : 2011-04-08
مواضيع مماثلة
» گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
» گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
» گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
» گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
» گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
» گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
» گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
» گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
» گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
الأربعاء ديسمبر 13, 2017 12:23 am من طرف abadan56
» کانال های جم
الثلاثاء ديسمبر 12, 2017 11:54 pm من طرف abadan56
» اخبارکانال های HD
الأربعاء يناير 28, 2015 4:52 am من طرف mreza
» رفع عیب بوت نشدن استار ست x95usb و ماندن روی حرف b
الإثنين سبتمبر 01, 2014 12:20 am من طرف ely
» آموزش تصویری نصب ۲۵ جهت قابل دریافت در ایران در یک فایل پی دی اف
الخميس أغسطس 21, 2014 6:04 pm من طرف majidrahmani17
» مهم مهم مهم مهم مهم مهم مهم
الجمعة مايو 09, 2014 1:27 am من طرف shoaib_joya@yahoo.com
» فکرمیکنی اگراین کاررابکنی بهتره!!!!!!!!!!!!!!!!
الجمعة مايو 09, 2014 1:25 am من طرف shoaib_joya@yahoo.com
» راه حل جهت رفع مشکل چراغ قرمز رسیورهای آی کلاس
السبت فبراير 08, 2014 11:22 pm من طرف kiarash3015
» پچ رسمی آی کلاس 9696,9797 hdmi و لیست کانال برای 9797
الخميس يناير 23, 2014 4:46 am من طرف T2
» istar 4000x
الأحد يناير 05, 2014 12:20 am من طرف pashey
» دانلود فیلم تسویه حساب با لینک مستقیم
الجمعة أبريل 13, 2012 3:45 am من طرف Admin
» دانلود فیلتر شکن محبوب اولترا سارف 1008(U1008)
الجمعة أبريل 13, 2012 3:45 am من طرف Admin
» PATCH ولودر استرانگ
الجمعة أبريل 13, 2012 3:45 am من طرف Admin
» اديتور رسيور X60cu Usb جهت ويرايش ليست كانال ها و فركانس ها
الجمعة أبريل 13, 2012 3:44 am من طرف Admin
» سوژه های داغ وطنی! (فقط بخندید...)
الثلاثاء فبراير 21, 2012 10:08 pm من طرف Admin
» تبدیل کردن موزیلا فایرفاکس به ف*لتر شکن!!!
السبت فبراير 04, 2012 11:34 pm من طرف AINAZI
» نرم افزار رسمی به ورژن 11366 برای آیکلاس و هایویون معمولی و hdmi به تاریخ 2011/03/28
الجمعة فبراير 03, 2012 5:48 pm من طرف Admin
» اعلام وضعیت شرینگ
الجمعة فبراير 03, 2012 5:48 pm من طرف Admin
» آخرین اخبارمربوط به کانالهای Nilsat
الأحد يناير 08, 2012 7:48 pm من طرف Admin
» دانلود سریال بسیار زیبای اسپارتاکوس Spartacus : Blood And Sand با لینک مستقیم
الأحد يناير 08, 2012 7:48 pm من طرف Admin
» دانلود فیلم هندی Hostel 2011 با لینک مستقیم
الأحد يناير 08, 2012 7:47 pm من طرف Admin
» عکس های سری داف های حزب الله !!!
السبت يناير 07, 2012 1:29 am من طرف Admin
» معرفی ایـــکس کــــروزر XDSR600
السبت ديسمبر 10, 2011 10:21 am من طرف Admin
» جدیدترین تغییرات در کانالها و فرکانسهای ماهواره Badr
الثلاثاء نوفمبر 22, 2011 12:11 am من طرف amir pa80
» معرفی سایت رسمی وسایت های مرتبط با رسیور ISTAR
السبت نوفمبر 19, 2011 7:28 pm من طرف Admin